Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-06@22:11:45 GMT

نان‌آوران کوچک آچار به‌دست می‌شوند

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۵۷۶۲۵

نان‌آوران کوچک آچار به‌دست می‌شوند

همشهری آنلاین_سحر جعفریان:  دیگر قرار نیست سر چهارراه‌ها منتظر بایستند تا کسی بیاید و فالی از آنها بخرد یا در معابر پر تردد در سرما و گرما به دنبال مشتری، این طرف و آن طرف روان شوند یا حتی چشم امیدشان به شیشه‌های لک گرفته خودروهایی باشد که راننده‌هایشان، هیچ حوصله ندارند و آنها هم بی‌وقفه، اصرار به تمیز کردن داشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نامشان را گذاشته‌اند «کودکان کار» که البته گاهی با عنوان پدیده اجتماعی نیز از آنها یاد می‌شود. گروه سنی‌شان هم از ۵ تا ۱۸ سال را شامل می‌شود که سهمشان از کودکی، فقط کار و معاش بوده است. کار و معاشی که خواسته و ناخواسته، روحشان را هزار زخم زده و آنها اغلب بی‌اطلاع از این زخم‌ها، قد کشیده‌اند. بزرگ شده‌اند و خودشان، آسیبی دیگر بر نسلی دیگر از کودکان شهر شده‌اند.

برای برهم زدن این تسلسل به تخصص نیاز است. مانند طرحی که با افتتاح مرکز شماره ۲ پرتو در حاشیه بزرگراه شهید آیت‌الله ‌سعیدی _سی‌متری جی، دنبال می‌شود؛ طرح «توانمندسازی کودکان‌کار و مهارت‌آموزی تخصصی». سری به این مرکز می‌زنیم تا ساعتی را به گفت‌وگو با مهارت‌آموزان آن بنشینیم.  

تابلوی تقریباً کوچکی، سر در ساختمانی ۲ طبقه، کوبیده‌اند با این عنوان «مرکز شماره ۲ پرتو»؛ خیابان سی‌متری جی، ورودی بزرگراه شهید آیت‌الله ‌سعیدی است. جایی که این روزها محل رفت‌وآمد کودکان‌کار است که تا دیروز چهارراه و معبر پر تردد را از سر ناچاری قرق کرده بودند.

اما حالا بعد از مشاوره‌های تخصصی و راهنمایی مددکاران مرکز، آمده‌اند تا مهارتی بیاموزند و درآمدی کسب کنند. «داود» یکی از کودکان‌کار منطقه است که بین دوستانش به «عشق ماشین» شهرت داشته است. اصلاً فکرش را هم نمی‌کرد که روزی بتواند این‌طور تخصصی مهارت تعمیر خودرو بیاموزد. داود می‌گوید: «از وقتی یادم هست، نمی‌دانم شاید ۵ سالم بود که به خاطر فروش فال و آدامس سر چهارراه ایستادم، درست از همان وقت که ماشین‌های جورواجوراز مقابلم رد می‌شدند، آرزو کردم روزی یک ماشین داشته باشم. یک ماشین شیک و سفید که با آن مادرم و خواهرم را یکبار ببرم شمال، کنار دریا.

از بس سر چهارراه‌ها ماشین دیدم و برانداز کردم، چشم بسته فقط با شنیدن صدای آن، تشخیص می‌دهم چه نوع ماشینی است. برای همین‌هاست که صدایم می‌کنند «عشق ماشین». تا اینکه یک ماه پیش آقایی آمد و گفت که می‌خواهد مرا به مرکزی ببرد برای آموزش یک مهارت درآمدزا (مکانیکی). اولش باورم نشد. چون از این جور آدم‌ها در روز زیاد به پستمان می‌خورد! یعنی خیلی‌ها می‌خواهند ادای آدم‌های دلسوز را دربیاورند! آدم‌هایی که خیلی زود حتی از نوع حرف زدن ما خسته می‌شوند و می‌روند پی کارشان! اما این یکی فرق داشت. مدتی که گذشت با چند تایی از دوستانم تصمیم گرفتیم به مرکزی که او می‌گفت سری بزنیم. رفتیم و دیدیم همه چیز واقعی و رایگان است. کارگاه‌های آموزشی تعمیرات تخصصی خودرو، استادان که خودشان مهندس هستند، خودروهایی که شرکت‌های سازنده‌شان در اختیارمان گذاشته‌اند تا تعمیرات را عملی هم آموزش ببینیم.»

مهارت‌آموزی، اشتغالزایی و ادامه تحصیل

فعالیت کارگاه‌های آموزش مکانیک در این مرکز از صبح تا حوالی ساعت ۱۵ به طول می‌انجامد. در ۲ گروه کم جمعیت که فاصله‌های بهداشتی نیز در آن به سبب جلوگیری از شیوع کووید ۱۹ به خوبی رعایت شود. «علی» نیز از دیگر کودکان‌کار است که به توصیه پدرش سر از کارگاه مهارت‌آموزی درآورده است. پدرش همیشه دلش می‌خواست تک پسرش، ‌کاری آبرومند داشته باشد.

او در این ارتباط می‌گوید: «از ۱۰ سالگی به خاطر فقر خانواده ۷ نفره مان، مجبور شدم کار کنم. در هر فصلی، یک کار انجام می‌دادم. بعضی وقت‌ها بستنی می‌فروختم گاهی هم که زمستان می‌شد، لبوهای قرمز دست مشتری‌ها می‌دادم. در میوه‌فروشی و نانوایی هم تجربه کار دارم. با حقوقم یا باید اجاره خانه می‌دادم یا بساط ناهار و شام روزانه را می‌چیدم. پدرم کارگر ساختمانی است و همیشه از بابت اینکه مجبور بود مرا هم به سر کار بفرستد احساس ناراحتی می‌کرد. تا اینکه با این مرکز آشنا شد و از من خواست به اینجا بیایم. راستش حالا دیگر دلم می‌خواهد درس هم بخوانم. کمی دیر شده اما به قول استاد کارگاه، حداقل باید دیپلم را داشته باشم تا سلام من را علیک بگویند! ‌»

باقی کودکان‌کار هم که حالا در این مجموعه آموزشی، عنوان «مهارت آموز» یا «مددجو» به خود گرفته‌اند نیز مانند داود و علی، لباس‌های یک دست پوشیده‌اند. کم حرف می‌زنند و بیشتر گوش می‌دهند. البته گاهی هم شیطنت‌شان گل می‌کند و با مزه پرانی، استاد را هم به خنده می‌اندازند. امید را می‌شود در نگاهشان دید و لبخندشان را تا آینده امتداد داد.  

کودکان کار منطقه از طرح توانمندسازی استقبال کردند سعید غفاری/مدیر اجرایی مؤسسه خیریه «درا»

طرح توانمندسازی کودکان‌کار منطقه ۹ با توجه به الگوی برنامه‌ریزی انفرادی، آموزش حرفه‌ای برای نخستین بار در تهران در حال اجرا است. «سعید غفاری» کارشناس مددکاری اجتماعی و مدیر اجرایی مؤسسه خیریه «درا» ضمن بیان این مطلب می‌گوید: «مؤسسه خیریه درا از سال ۱۳۹۰ با هدف کمک به کودکان و بانوان آسیب دیده (شناسایی، پیشگیری، کنترل و درمان) فعالیت خود را آغاز کرده است. طی این سال‌ها در همکاری با سازمان‌ها و نهادهای مختلف، طرح‌های فراگیر بسیاری را اجرا کرده‌ایم.»

غفاری می‌افزاید: «در طرح توانمندسازی کودکان‌کار و در همکاری با معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه ۹ سعی می‌کنیم طی یک برنامه استاندارد ویژه پسران ۱۴ تا ۱۸ سال، آموزش و اشتغال را دنبال کنیم. این طرح برای دختران نیز قابلیت اجرا دارد که همکاران ما در حال بررسی آن هستند. در حاشیه این طرح توانمندسازی، خدمات معشیتی، تحصیلی، تفریحی و مشاوره‌ای تخصصی نیز به جامعه هدف و خانواده‌هایشان نیز ارائه می‌شود.»

او همچنین با تأکید بر نقطه قوت این طرح می‌گوید: «مهم‌ترین ویژگی این طرح، این است که بعد از اتمام دوره‌های آموزشی ۶ ماهه، مدرک معتبر فنی و حرفه‌ای در ۱۶۰ عنوان صنعت خودرو و تعمیرات (با توجه به آموزش‌های ارائه شده و علاقه‌مندی مددجو) اعطا و شرایط اشتغال آنها در شرکت‌های بزرگ خودروسازی کشور و کارگاه‌های تابع، فراهم می‌شود.» در حال حاضر ۶ کودک‌کار و خیابان ۱۴ تا ۱۸ ساله تحت پوشش این طرح هستند که با توجه به استقبال از کیفیت طرح، تعداد کودکان در حال افزایش است.  

 آسیب‌های اجتماعی با آموزش مهار می‌شود صادق محمدی/رئیس اداره آسیب‌های اجتماعی شهرداری منطقه ۹

آسیب‌های اجتماعی را می‌توان از طریق آموزش و فراهم کردن زیرساخت‌های اجتماعی و فرهنگی، مهار کرد. «صادق محمدی»، رئیس اداره آسیب‌های اجتماعی شهرداری منطقه ۹ در این ارتباط می‌گوید: «برای مهار و کاهش آمار آسیب‌های اجتماعی در منطقه یکی از شیوه‌هایی که دنبال می‌کنیم «آموزش» است. برای این منظور با مؤسسه خیریه درا وارد تعامل و همکاری شدیم تا ضمن افتتاح مرکز شماره ۲ پرتو، روند توانمندسازی کودکان‌کار و خیابان را شتاب بخشیم. با این افزایش شتاب می‌توان انتظار داشت که از سرعت بروز و ظهور آسیب‌های اجتماعی در منطقه کاسته شود.»

کد خبر 634966 برچسب‌ها كودكان كار اشتغال همشهری محله آموزشی منطقه ۹ آسیب اجتماعی خیریه

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: كودكان كار اشتغال همشهری محله آموزشی منطقه ۹ آسیب اجتماعی خیریه توانمندسازی کودکان کار آسیب های اجتماعی طرح توانمندسازی مؤسسه خیریه منطقه ۹

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۵۷۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم

به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل عشق به معلم در کلاس حاضر می‌شوند و حتی یک ضرب‌المثل قدیمی در این راستا می‌گوید که «درس معلم گر بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد، طفل گریز پای را». این ضرب‌المثل نشان می‌دهد که مهم‌ترین ابزار یک معلم می‌تواند محبت باشد.

به بهانه روز معلم با یکی از معلمان مریم بیات از شهرستان ملایر در یک مدرسه دورافتاده مصاحبه و گفت‌وگویی داشتیم.

مشروح گفت‌وگوی تفصیلی خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا به شرح زیر است؛

آنا: شرح حال خودتان را به مناسب هفته مقام معلم بفرمایید و اینکه چه شد که به شغل معلمی علاقه‌مند شدید؟

بیات: از دانشگاه که فارغ‌التحصیل شدم مشوش بودم و هرجایی و لابلای سطر‌های هرکتابی دنبال خودم می‌گشتم، حتی محیط غنی و آدم‌های جورواجور دانشگاه نتوانستند کمکم کنند بفهمم جای درست کجاست.

چند شغل مختلف را امتحان کردم؛ من جمله فروش بسته‌های آموزشی و حتی نسخه پیچی در یک داروخانه شلوغ مرکز شهر، ولی باز هم چیزی کم بود. مطمئن بودم اینجا جای من نیست. بعد روانشناسی را انتخاب کردم و مدرک آن را نیز گرفتم ولی این هم کم بود.

با تشویق پدر و خواهرم که هر دو فرهنگی هستند در دومین آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم و وارد دنیایی شدم که هر ثانیه‌ش برام ناشناخته بود. آنجا فهمیدم که به مکان درست و خود درست نزدیک می‌شوم. از بچه‌ها حس خوبی می‌گرفتم و همین انرژی من را واداشت تا ادامه دهم.

هر روز همه‌ فکرهایم را پشت در کلاس می‌گذاشتم و با هر سلامی که می‌شنیدم به آن‌ها نزدیک‌تر می‌شدم. هر روز با هرلبخندی شارژ و با گرفتن دستان کوچکشون همراه می‌شدم. نوشتن هر کلمه‌ای من را به وجد می‌آورد و وقتی آن‌ها حرف‌هایم را می‌فهمیدند در چشمانشان نور را جستجو می‌کردم هر روز می‌جنگیدم تا از غفلت دورشان کنم، تا به آن‌ها بفهمانم دنیا خیلی بزرگ و خدا خیلی مهربان است.

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

به خودم آمدم و دیدم یک‌سال گذشته است و توانستم در اولین سال تدریسم ۲۷ دانش‌آموز کلاس اولی را آموزش بدهم، کاری که هنوز هم خیلی از همکاران با تجربه‌ام جرئت انجامش را ندارند. دیدم آنقدر از این وروجک‌ها درس‌ها گرفتم که دیگر آن آدم سابق نیستم. ظاهراً فقط من به دانش‌آموزانم درس می‌دادم؛ ولی در حقیقت در مسیری باهم پیش می‌رفتیم که هر ثانیه‌اش به یاد موندنی بود.

روز‌هایی که می‌بایست با مشکلات خانوادگی‌شان کنار بیایم، که قبول کنم همه چیز در خانه‌هایشان روی روال نیست، که گاهی مادر تنهایشان گذاشته و گاهی پدر به دام اعتیاد افتاده، باید غصه‌ کفش‌های پاره‌شان را می‌خوردم و گاهی باید از پریده بودن رنگشان گرسنگی‌شان را می‌فهمیدم، گاهی به‌جای مادر باید دست محبت به سرشان می‌کشیدم تا حداقل یک ساعت در کنار من فراموش کنند که فرزند طلاق هستند، یا حتی برای یکی از آن‌ها بند کفش می‌بستم. روز‌هایی که باید همه این مشکلات را گوشه‌ ذهنم انباشته می‌کردم و با هر روشی که از دستم برمی‌آید به آن‌ها بابا و آزاده را یاد می‌دادم، جایی که از کمترین وسایل کمک آموزشی خبری نبود.

روز‌هایی که بیشتر از اینکه به دانش‌آموزانم کمک کند، به من کمک کردند تا رسالتم را در زندگی یعنی ایستادن وسط نادانی‌ها و جنگیدن علیه تاریکی پیدا کنم. سخت بود، سخت‌تر از هر تغییر دیگری، اما نتیجه دلگرمم می‌کرد: روی کاغذ کوچکی نوشته بود خانم عزیزم دوستت دارم.

آنا: یک تعریف از تدریس اثزبخش و اثرگذار بفرمایید؟ شرایط و ویژگی های یک تدریس اثربخش به چه صورتی است و بفرمایید که شما در این خصوص برای ترغیب دانش آموزان به درس از چه روش‌ها و راهکارهایی استفاده می‌کنید؟

ضرورت برنامه‌ریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم

بیات: به نظر بنده تدریس اثربخش تدریسی است که با توجه به استعدادها، ظرفیت‌ها و تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان برنامه‌ریزی می‌شود و چند روز پیش از تدریس باید شرایط آموزش آن مفهوم در دانش‌آموزان از نظر روحی و ایجاد انتظار رویارویی با یک درس جدید و هم از نظر تامین پیش‌ نیاز‌های لازم ایجاد شود. به‌طور مثال اولین کلمه‌ای که دانش‌آموز فرا می‌گیرد «آب» است، پیش از آن حدود یک هفته با داستان، کاردستی، نقاشی‌های جذاب و ایفای نقش در کلاس زمینه‌ آموزش آن رو فراهم می‌کنیم، بعضی دانش‌آموزان لمسی هستند و با کاردستی درست کردن بهتر ارتباط برقرار می‌کنند، بعضی از آنها سمعی هستند و داستان گویی برای آنها مفید است، بعضی از آنها هم بصری هستند و با نقاشی‌های ساده جذب می‌شوند. به همین منظور برنامه‌ریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم به نظر می‌رسد.

باید ذهن دانش‌آموزان برای دریافت مفهوم آماده و ورزیده باشد

به مرور که تجربه کسب می‌کنیم و با گذشت یک یا دوماه از سال تحصیلی، حیات کلاس را خوب درک کرده و با توجه به حالات مختلف بچه‌ها می‌توان موضوعات مختلفی را برای تدریس انتخاب کرد. بهترین زمان برای تدریس هر مفهوم زمانی‌ست که ذهن دانش‌آموزان برای دریافت آن مفهوم آماده و ورزیده باشد.

آنا: همانطور که به تاثیرگذاری نقش معلم بر تربیت دانش‌آموزان آگاه هستید، بفرمایید راهکاری کاربردی برای یک تدریس اثربخش چیست؟

بهترین راه همراه شدن با دانش‌آموز و روحیات است

بیات: به منظور ترغیب دانش‌آموزان برای تدریس، بهترین راه همراه شدن با دانش‌آموز و روحیات وی است. اگر دانش‌آموز برای لحظه‌ای این احساس را داشته باشد که معلم و اهدافش از او جداست، ممکن نیست بتوان کلاس را حتی مدیریت کرد، چه برسد به آن که امور آموزشی و تربیتی محقق شود. همراه شدن با دانش‌آموزان از طریق مشارکت در تمرین‌ها و بازی‌هایشان و مشارکت دادن آنها در امور مدیریت کلاس میسر است. به‌عنوان مثال می‌توان افرادی را بنا به شناخت توانایی‌هایشان مسئول انضباط کلاس، مسئول بررسی تکالیف دانش‌آموزان یا مسئول مراقبت از اموال کلاس قرار داد. این امر علاوه به القای حس مفید و با ارزش بودن و افزایش اعتماد به نفس می‌تواند آنها را به انجام امور درسی علاقمند کند.

دانش‌آموزان انعطاف آموزگار را درک می‌کنند و خود را با آن هماهنگ می‌کنند. به‌طور مثال اگر روزی از کوتاهی آن‌ها در انجام تکالیف چشم‌پوشی کنید مانند یک دوست اشتباهات شما را در خلوت به شخص شما گوشزد خواهد کرد.

در منطقه‌ای که بنده تدریس می‌کنم بخصوص در دوره اول (پایه‌های اول دوم و سوم) به شوق آوردن دانش‌آموزان با هدیه‌هایی به کوچکیِ یک مداد مشکی خیلی رایج است. متاسفانه با دانش‌آموزانی روبرو هستیم که بعضا ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نیازهایشان طرد شده و کلاس و مدرسه را راهی برای ثابت کردن خودشان می‌دانند. دانش‌آموزانی که اگر پدرانشان در دام اعتیاد نباشند قطعاً صدها کیلومتر آنطرف‌تر در دورترین شهرها مشغول به کار هستند.

در این سال‌ها آموخته‌ام با هموار کردن اولین نیازهای کودکانم امنیت، دوست داشته شدن و مفید بودن است. به سادگی می‌توانم آن‌ها را در هر امری با خود همراه کنم. کودکان در سنین دبستان بیشترین تاثیر را از آموزگار خود می‌گیرند و با او همذات پنداری عمیقی دارند.

آنا:  توصیه و رهنمودی اگر به معلمان برای تدریس اثربخش دارید، بفرمایید؟

بیات: برای اینکه جایی در دل دانش‌آموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم می‌دانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافی‌ست مانند آنها باشید. با خصوصیات‌شان همراه شوید، درکشان کنید و برای ضعفهایشان تدبیری بیاندیشید. کافی‌ست کلاس را از روند قابل انتظار آنها خارج کنید.

برای اینکه جایی در دل دانش‌آموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم می‌دانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافی‌ست مانند آنها باشید

امسال با توجه به اینکه در پایه اول خدمت می‌کنم تصمیم گرفتم هر روز با روحیات کلاسم پیش بروم. اولین لحظات دیدارمان را به احوالپرسی می‌گذارنیم. سپس کمی با هم حرکات نرمشی انجام می‌دهیم، فعالیتی که هم مشکل خواب‌آلودگی آنها را حل می‌کند و هم برای شروع درس نشاط کافی به آنها تزریق می‌کند. سپس به کمک چند دانش‌آموز که مسئول هستند تکالیف روز قبل را بررسی می‌کنیم و در صورت نیاز یکی از دانش‌آموزان بخشی از آن را روی تابلو نوشته و توضیح می‌دهد، این کار آنها را در مدیریت کلاس مشارکت می‌دهد و وقتی خودشان را بخشی از کلاس بدانند برای بهتر شدن آن قلباً تلاش خواهند کرد.

پس از آن (حدوداً ۱۰ دقیقه‌ی آخر زنگ اول) همه با یکدیگر لقمه‌های سالمی که از منزل همراه داریم را میل می‌کنیم. این کار برای دانش‌آموزانی که اول صبح میلی به خوردن صبحانه ندارند خیلی مفید است؛ مغزشان مواد مغزی لازم را دریافت می‌کند، صبحانه خوردن را تمرین می‌کنند و برای ورود به آموزش آماده می‌شوند. از طرفی با انتخاب لقمه‌های سالم برای صبحانه، آنها شانس بیشتری برای داشتن یک تغذیه سالم در آینده خواهند داشت.

باید توجه داشت که دانش‌آموزان در دوره اول ابتدایی در هر بار بیش از ۲۰ تا ۲۵ دقیقه نمی‌توانند بر موضوعی تمرکز کنند. لذا با مدیریت زمان و با تلطیف تدریس توسط شعر و بازی و ایفای نقش می‌توان تا حد زیادی این توجه را افزایش داد و عمق بخشید.

آنا: نکته پایانی و تکمیلی؟

از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم

بیات: در پایان از همه همکارانم در جای‌جای این میهن سرافراز تمنا می‌کنم از تاثیرشان بر لوح سفید کودکان‌ غافل نباشند. کودکان هر خصلت خوب و بدمان را فرامی‌گیرند، با هر فریادمان از ما دور می‌شوند و با هرلبخندی خود را در آغوش خدا حس می‌کنند. خود را تربیت کنیم و مراقب رفتار خود باشیم و خواهیم دید که آنها به بهترین شکل خود رفتار خواهند کرد.

آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر می‌شود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاری‌ست که برای تامین معیشت خانواده‌ش مجبور است دو شیفت کار کند

اگر امکان تدریس در مناطق محروم را دارید از آن چشم‌پوشی نکنید. در بعضی نقاط کشورم دانش‌آموزان مستعد و خلاقی منتظر حضور شما در کلاس هستند که از ساده‌ترین امکانات و حقشان در خانه و جامعه محرومند، که منتظر رسیدن یک پیامبر مهربانی برای قلب کوچکشان هستند. دانش‌آموزانی که شاید سالی یکبار به زحمت بتوانند کفش یا لباسی نو بر تن کنند، ولی هنگام تدریس یک گام از شما جلوترند و با جملاتی که ادا می‌کنند شما را شگفت زده می‌کنند. فرزندانی که اگر می‌شد برای هرکدامشان مادر و پدر شویم چه آینده‌های درخشانی که رقم نمی‌زدند!

از مسئولان کشورم به‌خصوص وزیر آموزش و پرورش تقاضا دارم دانش‌آموزان کشورم را بخصوص در مناطق محروم حمایت کنند. حتماً با کمترین هزینه‌ها ولی به شکل اصولی می‌توان بسیاری از آنها را از ورطه‌ اعتیاد و بزه دور کرد و به عنوان آخرین خواسته تقاضا دارم به معیشت جامعه‌ معلمان توجه دوباره شود. آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر می‌شود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاری‌ست که برای تامین معیشت خانواده‌ش مجبور است دو شیفت کار کند. نمی‌توان از تاثیر روحیات و خلقیات آموزگار بر کلاس درسش غافل شد.

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم
  • زارع‌پور: دنبال تبدیل شدن به قطب فضایی منطقه هستیم
  • زارع‌پور: دنبال تبدیل شدن به قطب فضایی منطقه هستیم / ایران توانایی ساخت ماهواره‌های کوچک زیر ۱۰۰ کیلوگرم را دارد+ فیلم
  • آذربایجان شرقی استان پیشرو در زمینه کاهش آسیب اجتماعی کودکان کار
  • آموزش پشتکار به کودکان با هنر نمایش و سرگرمی
  • زارع‌پور: دنبال تبدیل شدن به قطب فضای منطقه هستیم / ایران توانایی ساخت ماهواره‌های کوچک زیر ۱۰۰ کیلوگرم را دارد+ فیلم
  • اختلال اوتیسم؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • ترویج و آموزش مالکیت معنوی به کودکان و نوجوانان
  • مصونیت از آسیب‌های اجتماعی با ویدئو کتاب‌های مهارتی برای کودکان
  • مساجد پنهان در کوچه‌پس‌کوچه‌های توکیو